پیامدهای روانی حوادث و بلایا؛ آسیبها و راهکارها : اشاره موردی استرس پس از حادثه کودکان ناشی از زلزله کرمانشاه
حوادث و بلایا هر ساله در جهان منجر به مرگ و میر و تنشهای جسمانی و روانی میلیونها نفر میشود و آثار و ضررهای جسمالی و مالی آنها کاملا پرواضح هستند، ولی آسیبهای روانی بر روی آسیب دیدگان، خانواده هایشان و جامعهای که در آن زندگی میکنند و در تعامل هستند، کمتر مشهود است و به آن پرداخته میشود و در مواقعی اصلا مورد توجه قرار نمیگیرند که این مغفول ماندن میتواند حاکی از ظرافت مسائل روان، بیسوادی و ناآگاهی افراد به پیامدهای روانی و بعضا رفع تکلیف عمل کردن دستگاه اجرایی برای حل معضلات ناشی از حوادث و بلایا باشد. در حالی که مشکلات و اختلالات روانشناختی حتی در گسترده نسلهای متمادی تاثیرات چشمگیری بر فرد، روابط اعضای جامعه و خانواده میگذارد.
ایران جزء ۱۰ کشور بلاخیز جهان است که هرساله حوادث و بلایا متعددی در آن روی میدهد، بلایاهای طبیعی شایع در ایران ممکن است جمعیت کثیری را گرفتار کرده و آسیبهای متعددی به ایشان وارد نماید. مانند: زلزله کرمانشاه
آسیبهای ناشی از زلزله کرمانشاه میتواند تنشهای روانی قابل توجهی در بازماندگان و آسیبدیدگان ایجاد سازد و عوارض روانی جدی را تا آخر عمر بر افراد یا بقای آن جامعه باقی بگذارد از جمله پیامدهای مخرب روانی اختلال ” استرس پس از حادثه ” که افراد متخصص به آن PTSD که اختصار PostTraumatic Stress Disorder است، میباشد. استرس یکی از عوامل تهدید کننده سلامت روان است و استرس طولانی مدت پیامدهای زیانبار جمسانی و روانی را بههمراه دارد. مشخصه اختلال تنش زایِ استرس پس از سانحه (PTSD) افزایش استرس و اضطراب به دنبال مواجهه با رویداد پر استرس یا سانحه است، افراد مبتلا به این اختلال، رویداد سانحه را در رویاها و افکار روزانهی خود مجدداً تجربه میکنند و سعی میکنند از هر چیزی که سبب یادآوری آن شود پرهیز کنند ، PTSD میتواند در هر سنی بروز کند و علایم آن معمولا در عرض سه ماه اول بعد از سانحه آغاز میشوند؛ گرچه ممکن است بروز علایم تأخیری چندماهه یا حتی چند ساله را در پی داشته باشد. مهمترین عوامل خطرساز در پیدایش این اختلال عبارتند از شدت، مدت، و نزدیکی فرد با حادثه آسیبزای واقعی میباشد افرادی که شبکه حمایت اجتماعی خوبی دارند، ممکن است اَشکال شدید آن را پیدا نکنند و در صورت ابتلا به آن نیز سریعتر بهبود مییابند. افراد مبتلا به PTSD ممکن است به سرعت از کوره در بروند و حتی با کوچکترین تحریکی یا بدون تحریک مرتکب پرخاشگری کلامی یا رفتاری شوند (مثل فریاد زدن بر سر دیگران، نزاع کردن، تخریب اشیاء)، آنها همچنین ممکن است اقدام به رفتارهای بیپروا یا خود تخریبی مثل رانندگی خطرناک، مصرف افراطی دارو، خودزنی یا اقدام به خودکشی بکنند. (شخص معمولاً خاطره مکرر و ناخواسته و مزاحم حادثه را دارد) مبتلایان به PTSD ممکن است برداشتهای پایدار نادرستی درباره علل حادثه آسیبزا داشته باشند که منجر به سرزنش خودشان یا دیگران گردد احساس جدایی یا بیگانگی از سایر مردم را تجربه کند. آنها ممکن است نسبت به محرکهای غیر مترقبه بسیار واکنش پذیر باشند؛ در مقابل صداهای بلند یا تکانهای غیر منتظره، واکنش یکه خوردن شدید یا از جا پریدن نشان دهند (مثل از جا جستن در واکنش به صدای زنگ تلفن) وجود مشکلاتی در شروع و تداوم خواب شایع است و ممکن است با کابوس و احساس خطر یا با افزایش عمومی برانگیختگی که مانع خواب مناسب میشود هم همراه باشد.
امکان ابتلا این در اختلال در زنان و کودکان بیشتر و خطرناکتر میتواند باشد؛ کودکانی که در معرض رویدادهای آسیبزا قرار میگیرند، اغلب با رفتارهای آشفته و حاکی از بیقراری واکنش نشان میدهند، تمایل به بازهای تکراری پیرامون حادثهای که تجربه کردند در میان کودکان آسیب دیده، مشهود است؛ در مدت زمان اولیه ابتلا این اختلال گوشهگیری و مشکلات در روابط بین فردی و به سختی انس گرفتن با دیگران و واپسرویهای رشدی ( بازگشت به رفتارهای اولیه کودکی مانند : شب ادراری، مکیدن شست و …) را بدنبال دارد، هر چه سن کمتر باشد، واکنشهای انطباقی کمتر است و مشکلات ارتباطی بین والدین احتمال شدت عارضه را بیشتر میکند. این اختلال هر قدر دیرتر درمان شود، آسیبهای خود را بیشتر بر کودک به جا میگذارد، در واقع PTSD یکی از شدیدترین و مخربترین اختلالات اضطرابی کودکان میباشد، به نحوی که وضعیت دراز مدت سلامتی کودک مبتلا در خطر جدی است؛ مشکلات یادگیری و مشکلات در تمرکز، تکالیف درسی، شکست تحصیلی و عملکرد ضعیف انحراف رشدی، تغییرات شخصیتی، ازدواجهای ناموفق و منجر به طلاق و اختلالات روان-تنی در زندگی آینده کودک تنها بخشی از پیامدها و پاسخهای طولانی مدت این اختلالات است. در برخی موارد افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه حتی بعد از گذشت سالها به زندگی به بهبودی کامل برنمیگردند.
اما راه حل چیست ؟
آشنایی مردم مناطق زلزله زده (کرمانشاه ) با علایم این اختلال نقش موثری در پیشگیری از پیشرفت این اختلال دارد. در واقع آگاه کردن والدین و کودکان ( جامعه ) از شرایط و موقعیتهای خطرساز، بهترین پیشنهاد پیشگیرانهای است که در تمام دنیا اجرا میشود و حمایتهای اجتماعی-خانوادگی بر کاهش اختلالهای روانی موثر است. ضروری است در خصوص پیشگیری از شیوع و عوارض مخرب ناشی از این اختلال در سطح جامعه آموزشهای لازم مقابلهای برای بالا رفتن سطح آگاهی در سراسر جامعه با استفاده از سیستم و شبکههای اجتماعی، مردمی و دولتی برنامههای عملی و مدونی تدوین و اجرا گردد . تحقق این مهم عزم همگانی را میطلبد: مرحله نخست شناسایی و غربالگری این کودکان توسط روانپزشکان و روانشناسان متخصص با حمایت و تسهیلگری وزارت بهداشت که متولی امر سلامت میباشد، سازمان بهزیستی که در جهت رفاه اجتماعی گام برمیدارد، جمعیت هلال احمر که تسکین آلام بشری را عهدهدار است، انجمن و تشکلهای علمی مرتبط که رسالت حرفهای را دنبال میکنند، دانشگاه و نهادهای آموزشی که دانشجویان روانشناسی و رشتههای مرتبط را دارا هستند در موضع غربالگر و درمانگر ایفای نقش کنند و از دیگر سو رسانههای گروهی، مطبوعات و صداوسیما که به بیان ماهیت این عارضه و روشهای برخورد با این بیماران بپردازد و همچنین با تعامل و مشارکت سیستمهای اجتماعی مانند : تشکیل تیمهای اجتماع محور، پایگاههای بسیج، مساجد، تشکلهای مردم نهاد و تمامِ طرق ارتباطی موجود جامعه آسیبدیده به معرفی بیماری پرداخته شود تا در صورت مشهود بودن علایم اختلال به اَمکانِ غربالگری مراجعه نمایند.افزون بر موارد مذکور، نقش و همکاری اساسی وزارت آموزش و پرورش میباشد که تدابیری اتخاذ کند تمام دانش آموزان غربالگری شوند. گام نهایی درمانِ بلند مدت با پیگیریهای درمانی افراد مبتلا است.
تیرماه ۱۳۹۷